در جستجوی خوشبختی

یادداشت هایی در باب زندگی ، توسعه فردی و خودشناسی

در جستجوی خوشبختی

یادداشت هایی در باب زندگی ، توسعه فردی و خودشناسی

مروری بر کتاب قدرت عادت

جمعه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۸، ۰۱:۵۷ ب.ظ

نگاهی به زندگی روزمره خودتان بکنید. چه کارهایی را بدون فکر کردن انجام می‌دهید؟ اینکه صبحانه‌تان را چطور بخورید، چطور بند کفشتان را ببندید، چطور قدم بردارید، چطور ماشین را روشن کنید ، هنگامی که احساس خاصی به شما دست می‌دهد چه کار کنید، چطور با دوستانان و همینطور غریبه‌ها مکالمه داشته باشید و ... . زندگی همه ما مملو از همچنین فعالیت‌هایی است. این فعالیت‌های کوچک و به ظاهر ساده می‌توانند تاثیر شگرفی در زندگی‌مان داشته باشند.

در زمینه تغییر سبک زندگی، کتاب قدرت عادت نوشته چالرز دوهیگ یکی از کتاب‌های موثر است. آشنایی من با این کتاب به سال پیش برمی‌گردد که به دنبال ایجاد تغییراتی در سبک زندگی خودم بودم و به طور اتفاقی از طریق دیدن یک سری ویدئو در یوتوب که در مورد ترک عادت بود، با این کتاب آشنا شدم. پس از دیدن این ویدئو‌ها، کنجکاویم باعث شد این کتاب را بخرم تا اطلاعات بیشتری در مورد نقش عادت‌ها در زندگی بدست بیاورم.

کتاب قدرت عادت ابتدا به اهمیت عادات در زندگی ما میپردازد. در مورد اهمیت عادت همین گفته ویلیام جیمز کفایت می‌کند که زندگی چیزی نیست جز توده‌ای از عادت‌ها. اگر بخواهیم تغییری در زندگی ایجاد کنیم، راه آن تغییر در عادات ماست. درپیشگفتار، با لیزا آشنا می‌شویم که در برحه‌ای از زندگی‌اش دچار تغییر شگرفی شد. لیزا، زنی بود که زندگی چندان موفقی نداشت. عدم ثبات شغلی و درگیری با چاقی، نوشیدن و سیگار از مشکلات زندگی او بود. اما ماجرا از آنجا آغاز شد که همسرش اعلام کرد می‌‌خواهد او را ترک کند، چون عاشق زن دیگری شده است. پس از آن لیزا، که مستاصل شده بود، سفری را به مصر آغاز کرد. در این سفر، سیگار را برای همیشه ترک کرد و پس از آن بود که تمامی زندگی او شروع به تغییر در جهت مثبت کرد. دانشمندان و عصب شناسانی که بعدا بر زندگی او تحقیق کردند، تمامی تحولات مثبت را از ترک سیگار می‌دانستند. ترک عادتی که عادت‌های خوب دیگر را به زندگی او آورده بود. در حقیقت، لیزا با تمرکز بر یک الگو (چیزی که به عادت مبنا شهرت دارد) توانسته بود سایر عادت‌های روزمره زندگی‌‌اش را دوباره برنامه‌ریزی کند و تغییر قابل ملاحظه‌ای در زندگی‌اش ایجاد کند.

اما عادت چطور کار می‌کند؟ هزارتویی به شکل T را تصور کنید که در یک انتهای آن شکلاتی وجود دارد. پیش از هزارتو دری وجود دارد که با یک صدای بلند کلیک بالا می‌رود . پژوهشگران دانشگاه MIT در دهه 1990 ، برای بررسی نحوه شکل‌گیری عادت، درون سر موش‌ها ریزتراشه‌هایی برای بررسی فعالیت مغزی آن‌ها قرار دادند و سپس آن‌ها را پشت این هزار تو رها کردند.

ابتدا با شنیدن صدای کلیک و سپس بالا رفتن درب، موش در راهرو سرگردان می‌شد و با بالا و پایین چنگ می‌زد و وقتی به انتهای راهرو نزدیک می‌شد بوی شکلات را استشمام می‌کرد اما نمی‌دانست کدام طرف برود. اما بیشتر موش‌ها سرانجام شکلات را پیدا می‌کردند.

هزارتو

 

 با بررسی فعالیت مغزی موش‌ها، پژوهشگران فعالیت زیادی را در بازل گانگلیا (توده‌ای بیضی شکل نزدیک مرکز جمجمه) مشاهده کردند. دانشمندان این آزمایش را بارها و بارها تکرار کردند تا اینکه موش یادگرفت مسیر منتهی به شکلات کدامست و در این زمان بود که فعالیت ذهنی‌اش فروکش کرد. بنابراین وقتی موش وارد هزارتو می‌شد بدون کنجکاوی به سرعت به سمت شکلات می‌دوید. در حقیقت حرکت او به سمت شکلات درونی شده و به صورت عادت درآمده بود.

 

صدها عملی که ما درطول روز انجام می‌دهیم، در ذهن ما به عادت تبدیل شده‌اند. ما برای بستن بند کفشمان، برداشتن کیفمان، خوردن صبحانه و ... اصلا فکر نمی‌کنیم. به همین جهت است که توانایی آن را داریم که در حین انجام دادن این فعالیت‌ها به چیز دیگری هم فکر کنیم. دانشمندان می‌گویند عادت‌ها از این جهت پدیدار می‌شوند که مغز همیشه در پی یافتن راهی برای مصرف کمتر انرژی است. این باعث می‌شود انرژی ذهنی ما ذخیره شود و برای فعالیت‌های مهم‌تری از جمله خلاقیت و ابداع، آن را به کار گیریم.

فرایند عادت دارای سه مرحله اصلی است. اولین مرحله نشانه است. موش با شنیدن صدای کلیک به حرکت در می‌آید و عادت حرکت به سوی شکلات را پیش می‌گیرد. صدای کلیک آن نشانه‌ای است که به موش می‌گوید کدام عادت را انتخاب کند. نشانه می‌تواند به شکل‌ها و حالات متفاوتی باشد. می‌تواند یک بو، یک احساس، یک صدا، یک تصویر یا هرچیزی باشد. مثلا نشانه عادت شما به سیگار کشیدن می‌تواند حس خستگی یا استرس باشد. مرحله دوم کار روزمره یا روتین هست که خود عادت است و مرحله سوم، پاداش است که آن هم می‌تواند به اشکال متفاوتی باشد. پاداش به ذهن شما پیام می‌دهد که آیا این حلقه خاص ارزش آن را دارد که به خاطر سپرده شود یا خیر. در آزمایش هزارتو پاداش، شکلات بود که موش را ترغیب می‌کرد که پس از شنیدن صدای کلیک (نشانه)، در هزارتو حرکت کند (کار روزمره) تا به آن پاداش برسد. هرچه این حلقه بیشتر تکرار شود، بیشتر خود به خود می‌شود تا به عادت تبدیل شود. وقتی عادت شکل می‌گیرد، مغز از مشارکت کامل در تصمیم‌گیری خودداری می‌کند و دست از سخت کار کردن می‌کشد و تمرکزش را بر سایر وظایف می‌گذارد.

 


آشنا شدن با حلقه عادت کمک می‌کند تسلط بر آن ساده‌تر شود. وقتی با اجزای عادت آشنا شدیم می‌توانیم با آن بازی کنیم و با ور رفتن با اجزایش آن را مطابق خواست خود تغییر دهیم.

اما نکته مهمی که در مورد عادت‌ها وجود دارد این است که عادت‌ها هرگز از بین نمیروند. عادت‌ها در ساختار مغز به صورت کد در می‌آیند. این از یک طرف مزیت بزرگی است. چون اگر ما رانندگی یا دوچرخه‌سواری‌ نمی‌کردیم ممکن بود بعد از مدتی آن را فراموش کنیم و مجبور باشیم دوباره یاد بگیریم. اما از طرف دیگر، مغز تمایزی بین عادت‌های خوب و بد قائل نیست. بنابراین همانطور که یک عادت خوب در مغز از بین نمیرود، عادت بد هم برای همیشه در ذهن باقی‌ می‌ماند. فقط کافیست دوباره آن نشانه ظاهر شود تا خود را نشان دهد. پس با عادت‌های بد چه باید کرد؟ عادت بد را می‌توان تغییر داد. برای تغییر عادت، باید نشانه قدیمی و همان جایزه قدیمی را حفظ کنید، ولی کارروزمره یا روتین جدیدی را جایگزین کنید. این قانون طلایی تغییر عادت است. برای مثال بسیاری از الکلی‌ها، برای این شوق به نوشیدن دارند که سبب فرارشان از سختی‌ها می‌شود. آنها می‌توانند با حرف زدن درباره سختی‌ها با دوستشان به همان آرامش برسند. در حقیقت ، کار روزمره‌ قدیمی‌شان (نوشیدن الکل) را با کار روزمره جدید (صحبت کردن با دوستان) جایگزین کنند و به همان پاداش برسند و از این طریق عادت بد خود را تغییر دهند.

در مورد عادت‌ها، سخن زیاد است و من سعی میکنم بیشتر در اینباره بخوانم و بنویسم اما فعلا کافیست که بدانیم همین که از چگونگی کارکرد عادت خودمان آگاه می‌شویم، همینکه نشانه‌‌‌‌‌ها و جایزه‌ها راتشخیص می‌دهیم، نیمی از راه تغییر آن را رفته‌ایم. حقیقت این است که مغز را می‌توان دوباره برنامه‌ریزی کرد.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۸/۰۱/۲۳
  • ۱۴۵ نمایش
  • عین.میم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی